النا عزیز مامان باباالنا عزیز مامان بابا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره
رادین  مامان بابارادین مامان بابا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات

شروع ماه 9

سلام دختر گلم النای مامان مامانی 8 ماه را با هم سپری کردیم و امروز وارد نه شدیم دیگه چیزی تا دیدن روی ماهت نمونده.دیگه دارم ساکتو اماده میکنم که اگه عجله کردی یه وقت امادگیشو داشته باشیم. بابا هم داره سعی میکنه بیمه را جور کنه تا دختر نازش تو یه بیمارستان خوب به دنیا بیاد. این ماه اخری خیلی سرمون شلوغه چند روز پیش عروسیه پسر دایی مامان بود و 10 روز دیگه عروسیه عموته و مامانی مشغوله اماده شدن واسه عروسی که با وجود دخترم تو دلم یکم سخته.
26 شهريور 1393

روز دخترو جشن سیسمونی و سالگرد ازدواج مامان و بابایی

سلام دختر گلم روزت مبارک مامانی امروز پر بود از مناسبت اول از همه ولادت حضرت معصومه و روز دختر دوم سالگرد روزی که من و بابایی پیمان با هم بودن بستیم سوم جشن سیسمونی خانم خانوما که خیلی خوش گذشت ان شالله خودت به سلامتی و به موقع بیایی بغلم خانم گل. این عکس کیک خانم گلیه  و عکس اتاق و سیسمونیت هم خیلی خیلی زود میزارم. ...
6 شهريور 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خاطرات می باشد